ادراک مخاطب

ادراک مخاطب

ادراک چیست؟هنگامی‌که ما سوژه‌ای را می‌بینیم به این دلیل است که از منبع نور پرتوها به آن برخورد کرده و بازتاب آن وارد چشم ما می‌شود.

این اتفاق برای همه یکسان اتفاق می‌افتد و زمانی که ما چیزی را می‌بینیم  به دلیل این اتفاق است .

وقتی یک سیب به زمین می‌افتد یک نفر در آن جاذبه را می‌بیند

فردی دیگر یک سیب خوش‌مزه  ، دیگری یک لیوان آب سیب و فردی دیگر یک پای سیب خوش‌مزه و یا حتی کسی یک وسیله برای پرتاب به سمت یک نفر دیگر.

ما با دیدن هر چیزی بخشی از خود یا تفکر خودمان را در آن می‌بینیم .

فردی  ممکن است با دیدن یک انسان ثروتمند او را همچون دزدی پلید ببیند که با مکیدن خون مردمِ مظلوم به ثروت رسیده است و دیگری او را فردی تلاشگر باپشتکار و خوش‌فکر می‌بیند که توانسته باارزش آفرینی به ثروت برسد. به تعداد آدم‌ها نحوه‌ی دیدن است و هرکسی نسبت به دیگری متفاوت می‌بیند.

در مورد آثارهنری

در مورد آثار هنری هم همین‌طور است.

ممکن است یک اثر هنری در یک انسان هیچ حسی ایجاد نکند و دیگری را آن‌قدر شگفت‌زده کند که حاضر باشد بهای زیادی برای دیدن یا خرید آن خرج کند.ممکن است آخرین تابلوی فلان نقاش سرشناس که سال‌ها مرده است به قیمتی بیش از یک‌میلیون دلار توسط فرد یا افرادی خریداری شود و گروهی دیگر این کار را احمقانه‌ترین کار ممکن بدانند.

از یک فیلم گروهی تعریف و تمجید می‌کنند و گروهی کل فیلم را زیر سؤال می‌برند.

افرادی هستند که حاضرند هر کاری برای دیدن خواننده‌ی موردعلاقه‌شان انجام دهند.

و افرادی دیگر آن خواننده را بدصداترین خواننده بدانند.

همیشه همین است هر چیزی طرفدارانی دارد و مخالفینی .

من فردی را می‌شناسم که ساعت‌ها در مورد مزایا، فواید و فضائل نوشابه صحبت می‌کند و به‌هیچ‌وجه هم کوتاه نمی‌آید.

بعضی مواقع آن‌قدر این بازیِ موافق و مخالف پیچیده می‌شود که فردی که می‌خواهد چیزی را انتخاب کند و هیچ اطلاعی ندارد واقعاً سردرگم می‌شود.

دیدن هر پدیده‌ای و آنچه می‌بینیم بستگی به آن دارد که چه هستیم و چگونه فکر می‌کنیم. و این واقعیتِ ماست که دنیای ما را می‌سازد و نه واقعیتی که وجود دارد.

صدا زدن بخشی از ما

به‌هرحال دیدن یک اثر هنری می‌تواند بخشی از ما را صدا بزند ممکن است در وجود ما چیزهایی و جود داشته باشد که در آن اثر هنری هم دیده شود.

بعضی‌ها خودشان را در یک تابلو و فیلم می‌بینند و یا صدای زندگی خودشان را در یک موسیقی می‌شنوند.

این برقراری ارتباط اثر با مخاطب ممکن است بسیار قوی و یا بسیار ضعیف باشد.

تلاش اکثر هنرمندان بر این است که این ارتباط با انسان‌های بیشتری صورت بگیرد.

بعضی دیگر به مخاطبی خاص فکر می‌کنند و می‌خواهند این ارتباط فقط با آن گروه خاص برقرار شود .

هنرمندانی هم هستند که خودشان را مخاطب کار خودشان در نظر می‌گیرند .

درهرصورت هر اثر هنری در نگاه هر نفر متفاوت است و او ادراک متفاوتی خواهد داشت.

هیچ‌وقت هیچ اثری نتوانسته برای همه باشد.

ولی تلاش‌ها به سمت مخاطب حداکثری است و حاصل آن‌هم سود مالی، شهرت و یا حتی آرامش درونی است.

به‌هرحال ما باید مخاطبمان را در نظر بگیریم و این سؤال را از خود بپرسیم که این کار برای چه کسی است.

برای دل خودمان است؟

برای مردم جهان است ؟

برای کودکان است؟

برای ورزشکاران است؟

برای دوستانم است؟ و …

ما باید مخاطب خودمان را در نظر بگیریم و ببینیم که در حال صحبت با چه کسی هستیم؟

و مهم‌تر از آن اینکه این مخاطب چگونه می‌اندیشد؟ و چه چیزی ادراک می‌کند؟

 

 

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *