اهمیت اعتماد به نفس
آیا شما اهمیت اعتماد به نفس را میدانید ؟بیایید تصور کنید کسی که عکس او در زیر میبینید اعتماد به نفس نداشت.
چه اتفاقی میافتاد؟
آیا او میتوانست به علاقهاش بپردازد؟
آیا او میتوانست به جلوی دوربین برود؟
آیا او میتوانست تبدیل به یکی از بهترین بازیگران هالیوود بشود؟
تام هاردی اعتماد به نفس بالایی در اجرای نقشهایی که به او میدهند دارد و هر سال فیلمهای خوبی را بازی میکند. تام هاردی اعتماد به نفس بالایی دارد. یعنی هم کارش را خوب بلد است و هم خودش را در بازیگری قبول دارد. او جلوی دوربین میرود و بهترین خودش را به نمایش میگذارد.
بیایید دوباره فرض کنید صاحب تصویر زیر اعتماد به نفس نداشت.
چه اتفاقی میافتاد؟
آیا جسارت تیغ در دست گرفتن را خواهد داشت؟
آیا میتوانست جان هزاران انسان را نجات بدهد؟
آیا میتوانست به بقیه کمک بکند؟
آیا میتوانست در کار خودش بهترین باشد؟
به نظر شما او چگونه شخصیتی دارد؟
تمام افراد موفق اعتماد به نفس بالایی دارند و این موضوع برای آنها حیاتی است. افراد موفق و مشهور آیا اعتماد به نفس پایینی دارند؟
نگاهی به چهرهی افرادی که تصاویرشان در زیر قرار دارد نگاه کنید.
به تصاویر خوب نگاه کنید. آیا آنها آدمهای ترسو و منفی باف هستند؟ آیا آنها مدام شکسته نفسی میکنند؟
تقریباً تمام افرادی که در بالا میبینید کوهی از اعتماد به نفس هستند. آدمهای بزرگ اگر اعتماد به نفس نداشتند از یک حدی بیشتر رشد نمیکردند.
اگر مقالهی اعتماد به نفس چیست را نخواندهاید همین الان آن را بخوانید.
در مورد اعتماد به نفس میخواهم به دو نکته بپردازم که فکر میکنم به شما کمک کند.
هر جایگاه یک اعتماد به نفس
ما در هر جایگاهی که قرار داریم یک اعتماد به نفس نیاز داریم برای زنده ماندن و یک اعتماد به نفس میخواهیم برای رشد و جهش. یعنی ما برای اینکه بتوانیم جایگاه خود را حفظ کنیم و یک فرایند بهاصطلاح بخورونمیر را طی کنیم نیاز به یک حداقل اعتماد به نفس دارم. مثلاً من در محل کارم مثل هر روز کارم را انجام میدهم و کارهای خاص و متفاوت انجام نمیدهم و با توجه به دو بال خودم را در حد همین جایگاه میبینم و همین مقدار هم توانایی دارم و کار انجام میدهم.
اما در مقابل یک اعتماد به نفسی وجود دارد برای جهش و رشد که میتوانم با آن اوج بگیرم رشد کنم و بزرگ شوم. یعنی با خودم را لایق سطحی بالاتر میدانم و یا کارم و مهارتم بیشتر از و بهتر از جایگاهی است که در حال حاضر انجام میدهم و یا هر دوی آنها فراتر از اکنون من است. به عبارت دیگر :
من فراتر از اکنونم هستم.
با این اعتماد به نفس من هر لحظه با دنبال یک سطح بالاتر هستم و این یعنی به دنبال پله هستم که در مورد بعد بیشتر توضیح میدهم.
پلکان اعتماد به نفس
اعتماد به نفس تقریباً در همه جا یک پلکان است. یعنی یکسری پله است که ما در ابتدا روی یکی از آنها ایستادهایم و باید یکی پس از دیگری آنها را طی کنیم و بالا برویم. پلههای اعتماد به نفس برای هر کسی متفاوت است.
اگر بخواهیم از این پلکان بالا برویم لازم است در ابتدا حرکتی انجام دهیم. اگر دو بال اعتماد به نفس را دو پای خود در نظر بگیریم ما با دو پا بر روی یک پله ایستادهایم. اگر بخواهیم از پله بالا برویم باید یکی از دو پا را بلند کنیم و روی پلهی بعدی بگذاریم یعنی باید تصور یا مهارت خود را ارتقا دهیم و به دنبال آن دیگری را نیز ارتقا دهیم و ما با اینکار پای دیگر خود را نیز بلند میکنیم و در نتیجه هر دوپا بر روی پلهی جدید است و ما یک قدم بالا رفتیم.
لیست شما
اگر فهرست کارهایی که باید در آن اعتماد به نفس داشته باشید را تهیه نکردهاید همین الان این کار را انجام دهید. یک کاغذ و یک خودکار بردارید یک فهرست تهیه کنید. ما با این فهرست کار داریم و لازم است که این فهرست را برای خود داشته باشید.
مثلاً من یک فهرست مثل فهرست زیر را نوشتهام:
سخنرانی کردن
تدریس کردن
مطالعه و یادگیری
فروش حضوری
تبلیغ نویسی
دفاع شخصی
نوشتن مقاله
بازیگری
نوشتن داستان کوتاه
ایده پردازی
کوچینگ خلاقیت
…
این فهرست کارهایی است که باید در طول زندگیام انجام دهم.
از این فهرست مواظبت کنید چون ممکن است چیزی را فراموش کرده باشید ولازم است که آن را به روز کنید.
بعد از نوشتن این موارد از صفر تا عدد ده به مواردی که در فهرست یادداشت کردهاید نمره بدهید.
صفر یعنی اعتماد به نفس خیلی کم و ده یعنی اعتماد به نفس خیلی زیاد.
جدول اختیاری
میتوانید برای آگاهی خود و برای ارزیابی بهتر خود جدولی مثل جدول زیر تهیه کنید
این جدول شش ستون دارد که عبارتند از:
عدد
کاری که باید انجام دهم
نمرهی تصورم
نمرهی مهارتم
اولویت من
تصمیم من
در این جدول شما به تصور خود و مهارت خود جداگانه نمره میدهید. یعد از آن باید اولویت کار را مشخص کنید. برای سادگی کار من کارها با به سه دسته تقسیم کرده ام.
ضروریها
آرزوها
دورریختنیها
در مقالهی اعتماد به نفس چیست میتوانید توضیحات این موارد را بخوانید.
با توجه به نمرات و اولویتهایی که مشخص کردهاید باید یک تصمیم برای هر کار بگیرید.
مثلاً من تصورم از خودم در سخنرانی کردن نمرهی کمی گرفته و این کار در اولویت ضروریهای من است و من تصمیم میگیرم که یک هفته روزی پانزده دقیقه روی آن کار کنم. و یا من در کار دفاع شخصی هم مهارتم کم است و هم تصورم و اولویت من برای این کار دستهی آرزوهاست. من تصمیم میگیرم به کلاس بروم و در کلاس با دقت یاد بگیرم و در منزل روزی پنج دقیقه مرور کنم.
و همچنین در کار بازیگری من مهارت کم دارم ولی تصور خوبی دارم ولی چون در دستهی دور ریختنیهای من قرار میگیرد من آن را رها میکنم.
من برای هر کدام از مواردی که در فهرست نوشتم بررسی لازم را انجام میدهم و در هر مورد تصمیمی اتخاذ میکنم.
نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که پس از نوشتن تصمیمات باید سه مورد اولی که باید آن را انجام دهید را به ترتیب مشخص کنید و شروع به اقدام کنید.
سؤالات خیلی خاص
با توجه به فهرستی که از کارهای خود تهیه کردید از خود بپرسید که چه میشد اگر در هر کدام از موارد اعتماد به نفس بسیار بالایی داشتید؟
در هر کار چه کسی را در آن با اعتماد به نفس بالا میشناسید؟
مثلاً من در بازیگری تام هاردی را یک بازیگر با اعتماد به نفس بالا قبول دارم.
در مرحلهی بعد باید از خود بپرسید که به نظرتان او چه ویژگیهایی دارد؟
از نظر من تام هاردی :
جذاب است
به خوبی ایفای نقش میکند
در کار خود انعطاف دارد.
ویژگیهایی که به فکرتان میرسد را در هر کار مشخص کنید. با این کار آگاهی خود را بالا میبرید و این کار به شما کمک خواهد کرد.
چیزی که شما را جلو میبرد
اگر اعتماد به نفس نداشته باشید قدم از قدم بر نمیدارید. اگر اعتماد به نفس نداشته باشید همیشه در هالهای از ترس خواهید بود و خود را از پیشرفت پنهان میکنید.
کسی که اعتماد به نفس ندارد اگر موفقیت در خانهاش را بزند از ترس در را باز نمیکند و خود را لایق آن نمیداند.
به راحتی کسی که اعتماد به نفس پایینی دارد از یک موقعیت خوب شغلی فاصله میگیرد. به راحتی دست رد میزند به سینهی یک پیشنهاد عالی کاری.
کسی که اعتماد به نفس پایینی دارد خود را لایق نمیداند که پیشنهادات خود را که برای آن زحمت کشیده است را مطرح کند و به خود میگوید این موارد خیلی هم خاص نیستند و حتماً دیگران پیشنهاد بهتری دارند.
کسی که اعتماد به نفس نداشته باشد در حال کندن چالهای است که هر روز گودتر از گذشته میشود. این چاله هر بار پایینتر میرود و از خواستهاش دورتر میشود.
اهمیت اعتماد به نفس در خلاقیت
در مقالهی قبل توضیحاتی را در این باره خدمت شما عرض کردم. اما میخواهم این بار کمی متفاوتتر این موضوع را مطرح کنم. میخواهم همین ابتدا بگویم کسی که اعتماد به نفس ندارد به خود فرصت خلق نمیدهد.
فرصت خلق یعنی ذهنی آماده برای خلق آنچه که میخواهیم. ما باید ذهنی آماده داشته باشیم. و این آمادگی با قدرت متفاوت است. اگر بخواهم مثالی بزنم آن مثال ورزش حرفهای است. همیشه قبل از مسابقهی فوتبال بازیکنان به شدت خود را گرم میکنند و بعد از گرم شدن آمادهی مسابقه میشوند. این با توانایی آنها متفاوت است یعنی آنها گرم میکنند تا بتوانند از توانایی خود به بهترین شکل استفاده کنند و این کار به آنها کمک میکند تا انعطاف بالایی داشته باشند و همچنین از آسیب جلوگیری میکند.
ما هم باید ذهنی داشته باشیم که گرم شده باشد و آماده باشد. اگر اعتماد به نفس کمی داشته باشیم ذهن خود را هرچقدر هم که توانمند باشد گرم نکردهایم و نمیتوانیم از قدرت آن استفاده کنیم. اما در مقابل بسیار اتفاق میافتد که با ذهن آماده اما نه چندان خلاق (منظور در ابتدای مسیر خلاقیت است) نتایجی فراتر از انتظار بگیریم.
پس اعتماد به نفس پایین خلاقیت ما را بلا استفاده میکند و این موضوع به ما ضرر میزند شک نکنید. از این جهت اعتماد به نفس برای خلاق بودن و خلاقیت یک امر ضروری است.
با دو بال پر بکشید
شما باید با دو بال اعتماد به نفس پر بکشید و پرواز کنید نه اینکه مثل مرغ فقط روی زمین به دانهها نوک بزنید.
حرف من در این قسمت در موقعیت قرار دادن خود است.
عقاب در دل آسمان پر میکشد و اوج میگیرد. شما تصمیم دارید که مرغ باشید یا عقاب.
مهم نیست که الان چقدر خلاق هستید و یا چقدر اعتماد به نفس دارید. مهم این است که از همین مقدار به بهترین شکل استفاده کنید. با استفاده از توانایی فعلی خود شرایط را برای افزایش ظرفیت و رشد خود فراهم میکنید.
همین الان به یاد بیاورید که چه موقعیتهایی برای شما در پنج سال اخیر چالش زا بوده است و شما از آنها دوری کردهاید یا به سمتش نرفته اید؟
به نظر خودتان چه چیزی باعث شده است که بر آن چالشها پیروز نشوید؟ مثلاً من آدم مهمی را دیدم که صحبت با او میتوانست به جایگاه من بسیار کمک کند اما این کار را انجام ندادم یا قرار بود یک ایدهی جدید در محل کار مطرح کنم اما گفتم ولش کن و این کار را نکردم.
شما در چه موقعیتهایی پا پس کشیدهاید؟
هر موقعیتی مرد خودش را میخواهد. این جمله به معنی این است که آدمها اندازهای دارند و این اندازهها باید با اندازهی چالش متناسب باشد. اما نکته اینجاست که چالشی خاص نمیتواند کوچک و بزرگ شود بلکه ما میتوانیم بزرگ شویم و آن چالش برای ما کوچک باشد. پس اندازهی چالشها بزرگ نیست بلکه اندازهی ما مهم است.
پس نگران چالشها نباشید من و شما هر چقدر بزرگ شویم با چالشهای بزرگتری روبرو خواهیم شد.
نسخهی ارتقا یافتهی خود
شما با اعتماد به نفس تبدیل به نسخهی بالاتر خود میشوید و این یعنی توانایی بیشتر. این یعنی امکانات بیشتر. تبدیل شدن به نسخهی ارتقا یافتهی خود آن قدر به شما کمک میکند که نمیتوان پیشبینی کرد چه مقدار توانایی به شما اضافه خواهد شد. کسانی که با نرمافزارهای کامپیوتری سروکار دارند میدانند که نرمافزارهای جدید همیشه ویژگیهای جدید به همراه دارند. همچنین نسخههای جدید ایرادات نسخههای قبلی را ندارد. از دیگر ویژگیهای نسخههای جدید کاربردی بودن است یعنی کاربر بتواند راحتتر با آن ارتباط برقرار کند. ما هم به عنوان انسان با ارتقای خود بسیاری از ایرادات قبلی خود را بهبود میدهیم
برای ارتقای خود منتظر چه چیزی هستید؟
اولین قدم برای ارتقای خود این است که تصمیم بگیریم و حداقل یک کار مثبت انجام دهیم. مثلاً یک صفحه کتاب بخواهیم. دقایقی ورزش کنیم. سرمایهگذاری عاطفی کنیم و …
اگر بتوانیم حتی ذرهای خود را ارتقا دهیم در برابر چالشها راحتتر ظاهر میشویم.
دوباره تکرار میکنم که اندازهی ما اندازهی چالشهای ما را مشخص میکند. یعنی چالشهایی که در گذشته برای ما مشکل بودهاست و با رشد ما دیگر برای ما مشکل نیست و ما بهراحتی میتوانی از آن بگذریم.
اعتبارتان پیش خودتان
اعتبارتان پیش خودتان چقدر است؟
اعتبارتان پیش دیگران چقدر است؟
از نظر اطرافیانتان چقدر اعتبار دارید؟
یکی دیگر از کارهایی که اعتماد به نفس برای ما انجام میدهد ایجاد اعتبار است. مثلاً اگر من یک فروشندهی با اعتماد به نفس باشم احتمال این که یک نفر روی من حساب کند خیلی بیشتر است تا کسی که مثل ماست است و اعتماد به نفس پایینی دارد. کسی که در کار خود قدرتمند ظاهر میشود میتواند این ذهنیت را ایجاد کند که من در دیگر عرصههای زندگی آدم با اعتباری هستم.
شما با اعتماد به نفس میتوانید اعتباری کسب کنید که به راحتی نمیتوان با شیوههای دیگر کسب کرد.
اگر خودتان باشید روی یک آدم ضعیف حساب باز میکنید یا روی آدم با اعتماد به نفس؟
بدیهی است که ما روی کدام حساب میکنیم.
این اعتباری که به دست میآوریم بعدها میتواند به کمک ما بیاید.
اگر میخواهید اعتبار داشته باشید فقط داشتن اعتماد به نفس کافی نیست بلکه بقیه باید بدانند که شما با اعتماد به نفس هستید. اگر دیگران ندانند پس شما چگونه میخواهید اعتبار به دست بیاورید؟
پس نمایش اعتماد به نفس خود نیز اعتماد به نفس میخواهد. یعنی باید اعتماد به نفس در نمایش اعتماد به نفس داشته باشید.
پس حواستان به این نکته هم باشد.