خلاقیت چیست ؟
پاسخ به اینکه خلاقیت چیست خیلی پیچیده است اما هر کسی از جهتی به این سوال پاسخ میدهد.
خلاقیت یکی از مباحثی است که هرکجا یک تعریفی از آن یافت میشود و هرکدام از تعاریف در جایگاه خود قابلاحترام است.
ما در این مقاله سعی داریم با خلاقیت به شیوهای آشنا شویم که بتواند سنگ بنای خلاق شدن باشد.
تعریف ما از خلاقیت خیلی ساده است. خلاقیت یعنی رسیدن به یکچیز جدید.
تکرار چیست؟
تکرار در اینجا به معنی روزمرگی است. تکرار در اینجا یعنی ما نتوانیم به چیز جدید برسیم.
تکرار یعنی پس از مدتی ما در تمام جنبههای زندگی رشدی نکرده باشیم.
کاری که خلاقیت انجام میدهد شکستن تکرار است.
اتفاق جدید در فرایند یا نتیجه
در مبحث خلاقیت رسیدن به یکچیز جدید میتواند در دو بخش اتفاق بیافتد.:
فرایند نتیجه
فرایند خلاقانه و خلاقیت چیست
در انجام کارهای مختلف ما فرایندی را طی میکنیم تا به نتیجهای برسیم.
خلاقیت میتواند در فرایند اتفاق بیافتد یعنی ممکن است به همان نتیجهای برسیم که قبلاً میرسیدیم و هیچ تغییری در نتیجه حاصل نشود.
مثلاً ما میخواهیم به محل کار خود برویم.
این کاری است که هرروز انجام میدهیم تغییر در فرایند برای ما میتواند تغییر در مسیری است که ما را به مقصد میرساند . اگر هرروز با اتومبیل شخصی خود میرویم میتوانی یکبار با مترو، یکبار با اتوبوس و یکبار با تاکسی برویم. حتی میتوانیم یکبخشی از مسیر را بهصورت پیاده طی کنیم. کار دیگری که در این مثال میتوان انجام داد این است که کیفیت را تغییر دهیم مثلاً در مسیر با هدفون به کتابهای صوتی گوش کنیم. در کل هدف ما رسیدن به محل کار است و نمیخواهیم در مقصد و نتیجه تغییری ایجاد شود و فقط خلاقیت در فرایند برای ما مهم است.
نتیجهی خلاقانه
خلاقیت در نتیجه هم به این معنی است که ما به هر شیوهای به دنبال یک نتیجهی جدید هستیم.
مثلاً ما برای تفریح اگر میخواهیم به رستوران برویم میتوانیم بهجای اینکه هر بار به یک رستوران خاص برویم به یک رستوران جدید برویم. هدف تغییر درنتیجه است.
هر دو خلاقانه
حالت سوم تغییر در هر دو است. نتیجهي جدیدی که با فرایندی جدید اتفاق میافتد.
این حالت خیلی جذاب است.
زمانی که شما با یک فرایند جدید به نتیجهای میرسید که قبلاً به آن نرسیدهاید.
کدام بهتر است؟
نمیتوان گفت کدام حالت بهتر است.
هر حالت باید در جای خود و در جایگاه خود مورداستفاده قرار گیرد. نیاز ما تعیین میکند که باید به چه سمت و سویی برویم.
مثلاً ممکن است در بازاریابی گاهی لازم باشد با یک مدل از ارتباط به دنبال ارتباطات جدیدتر باشیم اما گاهی لازم است به دنبال تغییر در نوع ارتباطگیری باشیم و یا شاید لازم باشد در هر دو بنا به شرایط تغییر ایجاد کنیم. بههرحال ما باید شرایط را درک کنیم و بهترین انتخاب را انجام دهیم.
پایهیخلاقیت چیست ؟
پایهیخلاقیت یک مسئله است.
باید در ابتدا یک مسئلهای وجود داشته باشد که برای حال آن ما فرایندی را طی کنیم و به نتیجهای برسیم.
مسئله میتواند ابعاد مختلفی داشته باشد. میتواند بزرگ یا کوچک باشد.
میتواند ساده یا مشکل باشد. میتواند فرایند محور یا نتیجه محور باشد.
چرا باید خلاق باشیم؟
در این دوره زمانهای که همهچیز در حال تحول و جدید شدن است ما لازم است خلاق باشیم چون
با زمانه پیش برویم.
توانایی رقابت داشته باشیم.
زندگی شادابی داشته باشیم.
خلاقیتکجا به درد میخورد؟
باید از خود بپرسید خلاقیت چیست تا بتوانید از آن استفاده کنید.
خلاقیتدر تکتک لحظات زندگی به درد میخورد. زندگی انسان جنبههای متعددی دارد که برای هر یک از آن جنبهها میتوان با خلاقیتسطح بالاتری دعوت کرد.
خلاقیت میتواند در جنبهی شخصی و رشد فردی تأثیرگذار باشد.
هر یک از ما برای رشد باید مسیری را طی کند تا انسانی مؤثرتر و ارزشمندتر باشد.
با خلاقیت میتوان بهراحتی در رشد فردی خود بدرخشیم. کسی که خلاق است میتواند مسائل شخصی خود و چالشهای زندگی خود را راحتتر حل کند.
وضع مالی و وضع اقتصادی یکی از زمینههایی است که بهشدت به خلاقیت نیاز دارد.
مخصوصاً اگر در بازاری رقابتی در حال کار و کسب باشیم. هرلحظه کسبوکارهای بزرگ در فکر این هستند که چگونه با خلاقیت خود بازارهای خود را شناسایی یا ایجاد کنند و چگونه با هزینهی کمتر بازاریابی مؤثرتری داشته باشند.
همیشه انسانهای خلاق در روابط بهمراتب موفقتر از دیگران ظاهر میشوند میتوانند بهراحتی تعارضات را مدیریت کنند، روابط باکیفیت برقرار کنند و انسان محبوبتری باشند.
خلاقیتبرای هر انسانی ضروری است.
بهاشتباه بعضیها فکر میکنند که فقط انسانهای هنرمند خلاق هستند اما خلاقیت در تمام مشاغل وجود دارد.
مثلاً در جنگ فرمانده ای که خلاق باشد و خلاقیت به خرج دهد میتواند با کمترین تلفات بیشترین ثمره را داشته باشد.
کسی که در کوهستان و در برف گیر میافتد میتواند با خلاقیت احتمال نجات خود را افزایش دهد.
چه کسی میتواند خلاق باشد؟
در گذشته فکر میکردندکه خلاقیتهم مانند بقیهی استعدادها خدادادی است و بعضیها ذاتاً خلاق به دنیا آمدهاند.
اما امروزه بهراحتی میتوان مشاهده کرد که خلاقیت امری آموختنی و اکتسابی است. بهصورت استعاری میتوان برای خلاقبودن در مغز یک ماهیچهای در نظر گرفت که بهراحتی قابل تقویت است.
به زبان ساده، خلاقیت مهارتی آموختنی است.
فراموش نکنید که باید از خود در موقعیتهای مختلف بپرسید خلاقیت چیست ؟
با هر بار پاسخ به اینکه خلاقیت چیست یک راه جدید را میتوانید بیابید.