مشکلات ما و کتاب‌ها

برای من بسیار جالب است. هرچه بیشتر کتاب‌ها می‌خوانم بیشتر می‌فهمم چیزی نمی‌دانم.

دوای درد بسیاری از آدم‌ها در کتاب‌ها وجود دارد اما در کشور ما کمتر کسی به آن تمایل دارد.

در جایی می‌خواندم که سرانه‌ی مطالعه اختلاف زیادی با میزان خرید کتاب دارد.

یعنی مردم ایران خوب کتاب می‌خرند اما خوب کتاب نمی‌خوانند.

البته بگویم که من با این کار به‌شدت موافقم.

اگر قرار باشد مردم پولشان را هدر بدهند چه چیزی بهتر از کتاب؟

چرا این پول‌ها باید در جیب فست‌فودی‌ها برود و در جیب فرهنگیان نرود؟

چرا نباید یک نویسنده و یک آدم ارزشمند سود کند اما یک پیتزافروشی سود کند؟

چرا نباید مردم پول خود را به یک ابزار زندگی ساز بدهند اما پول خود را به یک چیز مضر برای جسم خود بدهند؟

چرا مردم در انتخاب‌های خود این‌گونه عمل می‌کنند؟

نمی‌خواهم قضاوت کنم.

اما بسیاری از مردم مدت زیادی به خاطر مشکلاتی رنج می‌برند که با یک‌دهم خرج فست‌فود می‌توان به‌راحتی آن را برطرف کرد. فقط با خرج پول جای درست.

اگر مردم ناراضی نبودند، اگر مردم از مشکلاتشان نمی‌نالیدند و دوای دردشان این‌قدر راحت در دسترس نبود من چیزی نمی‌گفتم.

در آن صورت آن‌ها انتخابشان بوده است و تصمیم گرفته بودند که این‌گونه زندگی کنند.

اما بسیاری از آن‌ها به دنبال راه‌حل می‌گردند اما جای درست نمی‌روند.

این‌ها را که گفتم برای این نبود که خودم را جدا کنم.

من خودم مثل دیگران به شکل‌های مختلف می‌نالم اما جای درستی برای یافتن راه‌حلم نمی‌روم.

به‌هرحال کتاب یک ابزار زندگی ساز است و من برای خودم و برای یادگیری خودم هزینه‌ می‌کنم. چون می‌دانم که من باید بیشتر یاد بگیرم و بیشتر بدانم تا بتوانم به دیگران بهتر و مؤثرتر کمک کنم.

پیشنهاد من به شما این است که اگر اهل کتاب نیستید لطفاً یک کتاب که دوست دارید را بخرید و بخوانید. اگر برایتان سخت است انتخاب کنید پیشنهاد من کتاب اثر مرکب است.

همچنین به شما پیشنهاد می‌کنم که در دوره‌ی رایگان طعم خوش کتاب شرکت کنید.

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *