سه درس اول از درخت
همهی ما اهمیت درخت را میدانیم درختان اکسیژن برای بدن و نفس کشیدن ما تولید میکنند و دیدن آنّها باعث نشاط روح و روان ما میشود. درختان یکی از جالبترین پدیدهی طبیعت است که وجودش از فرظ فراوانی خیلی به چشم نمیآید.
زمانی که در حال قدم زدن در خیابان بودم صدایی در ذهنم میشنیدم که در حال سخن گفتن با من بود. آن صدا صدای درختان بود که من در ذهنم میشنیدم. صدایی آرام و دلنشین داشتند و وقار و بزرگیشان در صدایشان نیز نمایان بود. با من شروع به سخن کردند و من سراپا گوش میدادم. برایم مهم بود پدیدهای که هر روز آن را میبینم و به آسانی از کنارش میگذرم چه حرفی برای من دارد. پدیدهای که زندگی من به او وابسته است. درختان به من سه نکته آموختند که میخواهم آن را برای شما باز گو کنم. این سه درس از درخت برای من بسیار جالب و هیجان انگیز بود که درختان این گونه فکر میکنند.
درس اول : همیشه وظیفه شناس است
وظیفه شناسی همهی زندگی من است و من یک لحظه هم از آن جدا نمیشوم
همهی درختان بدون اینکه برایشان مهم باشد چه چیزی در اطرافشان میگذرد همهی را از برکات خود مانند سایه و هوای تازه بهرهمند میکنند. برای درختان فرقی نمیکند که مزایای آنها را چه کسی استفاده میکند و برایشان مهم نیست که کسانی که اطرافشان هستند نیتشان چیست.
یک درخت همه را بهرهمند میکند. ما باید سخاوت را از درختان یاد بگیریم چون وظیفهی خود را قربانی امیال درونی خود نمیکند. باید بدانیم وظیفهی ما چیست و افکار و درونیاتمان را در انجام وظیفهی خود دخالت ندهیم. مثلا کسی که به خاطر لجاجت با رئیسش دیر به سر کار میآید امیال خود را در انجام وظیفهی خود دخالت داده است.
درس دوم : همیشه در حال رشد است
من همیشه در حال رشد هستم یا درونی و یا بیرونی
درخت همیشه در حال رشد است. این رشد یا ظاهری است که به روی زمین اتفاق میافتد و یا درونی است که در خاک رخ میدهد. هر درختی هر لحظه در حال رشد بیرونی و یا درونی است . بعضی اوقات مانند درخت بامبو پنج سالِ تمام شما هیچ رشد ظاهری نمیبینید و تماما رشد درونی دارد. درخت همیشه در حال رشد است و این قابلیت او را از نهالی به درختی تنومند تبدیل میکند و در برابر مخاطرات مقاوم میسازد. درخت هر دو جنبهی رشد را در نظر میگیرد هم درونی و هم بیرونی و این سبب زندگی متعادل برای درخت است.
درس سوم : روز تعطیل برایش معنی ندارد
معنای زندگیام را میدانم و خستگی برایم معنا ندارد
هر درخت میداند که همیشه باید رشد کند. برای درخت فرقی نمیکند که امروز چندشنبه است و یا چه مراسمی قرار است برگزار شود یک درخت فقط به وظیفهاش عمل میکند. درخت حتی یکلحظه هم معنای زندگیاش را کنار نمیگذارد. چون معنای زندگیاش را میداند دیگر خستگی برایش معنی ندارد چون حقیقت وجودیاش را درک کرده است جمعه و عید برایش معنی ندارد. هرلحظه را برای معنایش سپری میکند و میتواند پس از گذراندن دورانی میوه بدهد و به ثمر بنشیند.
نکات جالبی در مورد درخت کشف کردین. ممنون
ممنونم
برای خودم هم جالب بود