شما کی کم میارید؟ هدف ما چیست؟
اگر این مقاله را نخواندید حتماً این انیمیشن را ببینید. معنی هدف و رسیدن
یک انیمیشن زیبا و دوستداشتنی.
به نظر من این یک دورهی فشردهی هدفگذاری است که هنرمندانه به نمایش درمیآید.
در این مقاله به این موضوع میپردازم.
-
توضیحاتی دربارهی انیمیشن
-
چند درس دربارهی هدفگذاری که در این انیمیشن دیدم.
-
درس یک میداند چه میخواهد
-
درس دو مسیری را انتخاب میکند که او را به هدفش برساند
-
درس سه بهای رسیدن به هدفش را میپردازد
-
درس چهار ادامه میدهد
-
درس پنج با هدفش زندگی میکند
-
درس شش آنچه میخواهد را مرور میکند
-
درس هفت یک مربی در کنار خود دارد
توضیحاتی دربارهی انیمیشن
بااینکه من سالها در دنیای انیمیشن بودم اما قصد ندارم از نظر فنی و هنری به آن بپردازم به جز چند جملهی ساده.
این انیمیشن که توسط دو کارگردان ساختهشده است که نویسندهی کار نیز بودهاند. این کار به شکل سهبعدی ساختهشده است اما خروجی نهایی به شکلی است که تداعیگر فضای دوبعدی است.
اگر بخواهم کوتاه نظرم را دربارهی نکات فنی و هنری آن بپردازم باید بگویم که یک کار تروتمیز و حرفهای.
نمیخواهم وارد دعوای فرم و محتوا شوم و باید بگویم فرم و محتوا هر دو در خدمت روایت درآمده است
چند درس دربارهی هدفگذاری که در این انیمیشن دیدم.
همانطور که در بالا گفتم این انیمیشن یک دورهی فشردهی هدفگذاری و نحوهی رسیدن به اهداف است. من هفت درس از این اثر زیبا گرفتم که در ادامه به این هفت درس میپردازم.
بعد از خواندن هر درس خودتان و اهدافتان را مرور کنید و ببینید که چگونه میتوانید راحتتر و بهتر به اهدافتان برسید و ببینید که آیا مسیر درستی را طی میکنید؟ آیا مسیرتان را به درستی طی میکنید؟
درس یک میداند چه میخواهد
شما از ابتدا میبینید که از کودکی میداند چه میخواهد.
او نمیگوید من دنبال یک اتفاق خوب و یا یک اتفاق بزرگ هستم. اتفاق خوب و بزرگ برای او معنا دارد و معنای آن در فضانورد شدن است. او میداند چه میخواهد
او میخواهد فضانورد شود.
آیا ما میدانیم که چه میخواهیم؟
آیا میدانیم قرار است به چه چیزی برسیم؟
من اینجا آدمها را به سه دسته تقسیم میکنم
آدمهایی که هدف ندارند
آدمهایی که هدف مبهمی دارند
آدمهایی که هدف مشخصی دارند
گروه اول که وضعیتشان مشخص است و بههیچوجه چیز خاصی مدنظرشان نیست و مسیر زندگی هرکجا آنها را ببرد میروند.
گروه دوم حدوداً میدانند که چه میخواهند اما مشخص نیست. مثلاً آنها یک زندگی خوب میخواهند اما برای خود مشخص نکردهاند که زندگی خوب یعنی چه و چگونه باید به آن رسید. آنها نسبت به گروه اول یک مزیت دارند و آن انتخابهای نسبتاً درست هنگام دوراهیهاست. ولی این در مسیری نیست که خودشان ساختهاند.
گروه سوم هدفهای مشخصی دارند. آنها میدانند چه میخواهند و مسیر را خودشان انتخاب میکنند نه مثل گروه اول که فقط در یکسری نقاط محدود حق انتخاب دارند. این گروه میدانند باید چه کنند.
مثلاً میدانند برای اینکه انسان موفقی باشند باید درآمد خوبی داشته باشند و برای اینکه درآمد خوبی داشته باشند باید یک کاری را انجام دهند که به آن علاقه داشته باشند، آن را بلد باشند و مردم به آن نیاز داشته باشند و کاری که باید انجام دهند مثلاً باز کردن آبمیوه فروشی است و باید هرماه فلان مبلغ درآمد داشته باشد و باید پیدا کند که چگونه باید به آن برسد.
این گروه شفاف میدانند و به دنبال تاس روزگار نیستند.
شما اگر اهداف مشخصی ندارید کمی وقت برای آن بگذارید. یعنی باید خودتان بدانید که چه میخواهید. باید امیال خود را تبدیل به اقدام کنید.
درس دو مسیری را انتخاب میکند که او را به هدفش برساند
در این انیمیشن میبینید که بعد از اینکه میداند چه میخواهد میداند که باید چه مسیری را طی کند و مسیری متناسب با هدفش انتخاب میکند. یعنی مسیری را طی میکند که او را به هدفش برساند.
یک مثال خندهدار است که میگوید چرا وقتی میخواهی به شمال بروی چرا در حال حرکت به سمت جنوبی؟
هر دو طرف دریا دارد اما تو قرار بود کجا بروی؟
گاهی اوقات برق خیلی از چیزها چشم ما را میزند و ما مسیر اشتباهی را طی میکنیم. باید حواسمان باشد که هدف ما کجاست و با انتخاب مسیر درست به سمت مسیر درست برویم.
انتخاب مسیر یک عامل مهم در رسیدن به هدف است.
بعضی از مسیرها راه ما را خیلی دور میکنند
بعضی از مسیرها کار را دشوار میکند
بعضی از مسیرها ریسک بالایی دارند
انتخاب بهترین راه علاوه بر انتخاب راه درست یک مزیت برای ما خواهد بود.
همین الان نگاهی به اهداف خود نگاهی کنید و ببینید که آیا برای رسیدن به آنها :
آیا در مسیر هستید؟
آیا در مسیر درست هستید؟
آیا در بهترین مسیر هستید؟
اگر برای این سه سؤال جواب درست و قانعکنندهای برای خود دارید از خودتان تشکر کنید.
اگر ندارید یک وقتی بگذارید و برای آن یک فکر اساسی کنید. لازم نیست که برای شروع کل زندگی را تغییر بدهید. فقط یک هدف را انتخاب کنید و مسیرش را اصلاح کنید.
بعد از این کار به سراغ اهداف بعدی بروید و مسیرها را یکی بعد از دیگری اصلاح کنید. یکی از کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که ببینید دیگران به اهداف مشابه شما از چه مسیری رسیدهاند.
درس سه بهای رسیدن به هدفش را میپردازد
در این انیمیشن میبینیم که او همواره در حال تلاش است و تلاش او در راستای رسیدن به خواستهاش است. اینکه ما فقط یک چیز را بخواهیم و فقط یک هدف داشته باشیم یک ساده لوحی بی معنا است. هر هدفی و هر خواستهای یک بهایی دارد و ما باید آن بها را بپردازیم. زمانی که شخصیت اصلی این انیمیشن نمرهی کمی میگیرد میداند که تلاش کرده است اما تلاشش به اندازهی هدفش نبوده است.
گاهی اوقات بعضی از آدمها میگویند که من تمام تلاشم را کردم اما نشد یا میگویند هر کاری کردم نشد و در این مواقع باید گفت که شما بها را پرداختهاید اما نه به اندازهی لازم و باید بیشتر و بیشتر بپردازید. شاید بپرسید که خوب چه قدر باید بپردازیم. پاسخ این سؤال بسیار ساده اما مؤثر است و پاسخ این است
بهاندازهای که باید به آن برسی
مثلاً شما قرار است که در مسابقهی دوی صد متر را به اتمام برسانید. پس از پنجاه متر اگر بگویید که من پنجاه متر دویدهام پس چرا نمیرسم؟ خودتان هم میدانید که باید صد متر بدوید. اگر شما پنجاه متر، شصت متر، هفتاد متر، هشتاد متر، نودم تر و حتی نودونه متر بدوید نرسیدهاید و فقط برای رسیدن باید صد متر بدوید. به همین سادگی.
از خود بپرسید که برای کدام خواستهی خود در زندگی بهاندازهی کافی تلاش کردهاید و بهایش را کامل پرداختهاید و برای کدام خواستهها نیاز است که بیشتر تلاش کنید.
اگر مسیر درستی را انتخاب کردهاید و از مقصد مطمئن هستید، تلاش کنید به اندازهای تلاش کنید که به آنچه میخواهید برسید. اگر هنوز نرسیدهاید بیشتر و بیشتر تلاش کنید.
یکی از کارهایی که ما را به اشتباه میاندازد این است که خود را با دیگران مقایسه میکنیم. مثلاً میگوییم فلانی یک هفتهای توانسته اسکی یاد بگیرد اما من بعد دو هفته هنوز نمیتوانیم کاری کنم. این مقایسه ما را به اشتباه میاندازد. همهی ما با هم فرق داریم جسمی و مهمتر از همه ذهنی. خیلی کوتاه بگویم که خود را با دیگران مقایسه نکنید و به اندازهای که لازم است تلاش کنید.